زمان 11 صبح دوشنبه - مترو
ایستگاه امام خمینی پیاده میشم و وارد خط 2 میشم به سمت صادقیه،یه جا پیدا میشه ومیشینم،ایستگاه بعد کنارم یه جا خالی میشه و زن و شوهری که تازه سوار شدن زن میشینه کنارم؛ایستگاه بعد کنار دستیم بلند میشه و من میام کنار که شوهر بتونه جای من کنار زنش بشینه،مرد میشینه و دست زنش و آروم تو دست میگیره.....ایستگاه نواب یه مرد مسن و میبینم که خیلیم پیر نیست...زانو درد شدیدی دارم و دکتر گفته باید عمل کنم اما از جام بلند میشم،بهش میگم آقا بفرمایید بنشینید،میگه نه،فکر میکنم تعارف میکنه،میگم من ایستگاه بعد پیاده میشم تا بشینه و اون بهم میگه نشستن جای تو کفاره داره،یه لحظه خشکم میزنه،میگم چرا ؟ میگه چون ایستگاه قبل من میخواستم بیام اینجا بشینم اما تو اومدی اینور و گذاشتی این 2 تا کنار هم بشینن تا ل ا س بزنن جلوی من با زبون روزه،نشستن جای تو کفاره داره ........فقط یه جمله : واقعا برات متاسفم......
+ پشت یه اتوبوس با خط نستعلیق و درهم نوشته : بیا 5 تن لوبیا،با خودم خیلی فکر کردم که چرا پشت یه اتوبوس باید همچین چیزی بنویسه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
10 دقیقه بعد یه دفعه یه چیزی تو ذهنم جرقه میزنه : یا 5 تن ال عبا.....
همیشه بغضی هست.........
سلام اجی واقعی بوداین مطلب اخریت؟؟؟؟؟
وااااااااا خوب توکه چه میدونستی...
از کجا این همه زبان بلدی؟؟آفرین
رمز موفقیتتو به منم بگو
ای بابا...
این روزا مستیم با یه لیوان آب میپره....
شنتیدم تو غذای دانشجو ها کافور میریزن...
چه انتظاری میره؟؟؟
واقعا متاسفم هه!مثلا روزه هم بوده...!
سلام.............مرسی بهم سر زدی و با حضورت ب وبم صفا دادی............
وب قشنگی داری......بازم بیا
سلام عزیز
ممنون از حضورت و ممنون از جملات پر مهر و زیبات.
رمز نوشته ها : khaterat
امیدوارم باز هم با نظراتت خوشحالم کنی
منم واقعا براش متاسفم
دیگه همه چیز شده ریا و ظاهر
حتما چن وقت دیگه می خوان زن و شوهرا رو هم از هم جدا کنن آخه با هم بودنشون کفاره داره دیگه
قلم زیبایی داری گلم
سلاااااام....خوبی؟


مرسی که اومدی پیشم...صفا اوردی...
وبلاگ جالبی داری...اپتم واقعا جالب بود..
خب جامعه ی ماست دیگه!!! چه میشه کرد؟
بازم بیا
بابای
خدایا چی میشه گفت به این افراد

مهسی اومدی عسیسم لطف داری
بعضی از آدما اینجورین دیگه!!!
نمیشه بهشون خرده گرفت چون نمی دونیم چرا این رفتارو نشون میدن
همه حرف دلم با تو همین است که دوست ...
چه کنم حرف دلم را بزنم یا نزنم ؟
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل اما ...
کو دلی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا که به دریا بزنم یا نزنم !
--------------------------------------------
مرسی که اومدی
بو و و و و وس
عجب!
لاس؟!!
سلام
مرسی از حضورت
چه جامعه ی بدی شده
خوبی هم نمیشه کرد
خوب زن و شوهر باید کنار هم باشن دیگه
حق با شما بود.اصلا باید میزاشتی تا آخر اون پیرمرده سر پا بایسته.چه پر رو بود اون مرده
سلام م م م
ممنون که اومدی ی ی
پست آخرت خیلی قشنگ بود
بازم بیا
سلام
قلم زیبایی داری.مخصوصا خلاصه نوشتنت خیلی خوبه.
از این که به وبم اومدی خوشحال شدم وخوشحال میشم بازم بیای.
درسته که ما نباید در مورد دیگران قضاوت کنیم ولی فکرمیکنم زن و شوهرا کارای شبیه لاسشون رو تو خونه انجام میدن نه تو مترو.خیلی کمن تعداد زن و شوهرایی که تو مترو کنار هم بشینن دست همم بگیرن.
البته اون بنده خدا حق نداشته در مورد تو قضاوت کنه یا اون حرف رو بهت بزنه ولی این دلیلی نیست برای بست دادنش به کل جامعه.ویا به روزه دار بودن اون آقا.
واااااااااااااا
امان از دست این مردم