تنهایم....تنهاتر از کوچه مان هنگام تحویل سال...آخرین روز اردیبهشت 66 اولین اجبار زندگی من بود...تمامی نوشته ها برگرفته از قطره قطره وجودم است،گاه خاطره و گاه از خیال خود مینویسم....دوستتان درام چون به حرمت قلم امانتدارید....
+ کسایی که نظر میگذارن و لینک میکنم،اگه خواستید من و لینک کنید اگرم نه که از اومدنتون خوشحال میشم.
ادامه...
تنهام، کسی نیست کمکم کنه، حالا میفهمم که هیچوقت هیچکس نبوده که بتونه کمکم کنه، فقط خودمم، فقط خودم تنهای تنها، حتی اونایی که ادعاشون طاق آسمون و….. خودمم، خود خودم و هیچکس نمیتونه کمکم کنه جز خودم، سخت ولی مجبورم، باید انجامش بدم………..
nabudam ?..